نسیان
لغتنامه دهخدا
نسیان . [ ن َس ْ / ن ِس ْ ] (اِ) مخالفت . خلاف کردن . (برهان قاطع) (آنندراج ). مخالفت . (صحاح الفرس ) . || (ص ) مخالف . (حاشیه ٔ فرهنگ اسدی نخجوانی ) (اوبهی ) :
من آنگاه سوگند نسیان خورم
کز این شهر من رخت برتر برم .
من آنگاه سوگند نسیان خورم
کز این شهر من رخت برتر برم .