نرگس شهلا
لغتنامه دهخدا
نرگس شهلا. [ ن َ گ ِ س ِ ش َ ] (ترکیب وصفی ،اِ مرکب ) نوعی از نرگس که به جای زردی در آن سیاهی می باشد. (غیاث اللغات از مدار). نرگسی است سفید مایل به سیاهی . (غیاث اللغات از چراغ هدایت ) :
نرگس شهلا نبود هر بهار
آنکه بروید به لب جویبار.
داد سیم و زر خود نرگس شهلا به قلم
پیش چشم تو که غارتگر این بستان است .
|| کنایه از چشم معشوق :
بر سقف چرخ نرگسه داری هزار صف
از بند آن دو نرگس شهلا چه خواستی .
نرگس شهلا نبود هر بهار
آنکه بروید به لب جویبار.
داد سیم و زر خود نرگس شهلا به قلم
پیش چشم تو که غارتگر این بستان است .
|| کنایه از چشم معشوق :
بر سقف چرخ نرگسه داری هزار صف
از بند آن دو نرگس شهلا چه خواستی .