ندبه
لغتنامه دهخدا
ندبه . [ ن ُ ب َ / ب ِ ] (از ع ، اِ) نوحه . اشعار ماتمی خواندن . (غیاث اللغات ). ندبة.شیون . (ناظم الاطباء) (غیاث اللغات ). گریه و زاری . (ناظم الاطباء). افغان . گریستن برای مرده :
تا ز هوای توام به ندبه و ناله
عشق تو بر جان من نهاد نهاله .
رجوع به ندبة شود.
تا ز هوای توام به ندبه و ناله
عشق تو بر جان من نهاد نهاله .
رجوع به ندبة شود.