نبرد آوردن
لغتنامه دهخدا
نبرد آوردن . [ ن َ ب َ وَ دَ ] (مص مرکب ) جنگیدن . جنگ کردن . نبرد کردن . رجوع به نبرد و نبرد کردن شود. || حریف گشتن . داخل شدن (در مسابقه و پیکار) :
نهادیم بر جای شطرنج نرد
کنون تا به بازی که آرد نبرد.
رجوع به نبرد کردن شود.
نهادیم بر جای شطرنج نرد
کنون تا به بازی که آرد نبرد.
رجوع به نبرد کردن شود.