نان طلبی
لغتنامه دهخدا
نان طلبی . [ طَ ل َ ] (حامص مرکب ) تکدی . گدائی . تقاضا :
خاقانیا ز نان طلبی آب رخ مریز
کآن حرص کآب رخ برد آهنگ جان کند.
|| پول پرستی . مقابل نام طلبی . رجوع به نام و نان شود.
خاقانیا ز نان طلبی آب رخ مریز
کآن حرص کآب رخ برد آهنگ جان کند.
|| پول پرستی . مقابل نام طلبی . رجوع به نام و نان شود.