نامی اصفهانی
لغتنامه دهخدا
نامی اصفهانی . [ ی ِ اِف َ ] (اِخ ) نورانی خباز، متخلص به نامی . او راست :
در عشق توام گشته دل و جان دشمن
ای در طلبت پای به دامان دشمن
در دست مرا دشمن و در جان دشمن
وز دست تو دستم به گریبان دشمن .
در عشق توام گشته دل و جان دشمن
ای در طلبت پای به دامان دشمن
در دست مرا دشمن و در جان دشمن
وز دست تو دستم به گریبان دشمن .