ناسور کردن
لغتنامه دهخدا
ناسور کردن . [ ک َ دَ ] (مص مرکب ) ناسور کردن ریش ؛ خراشیدن ریش پیش از نضج . پیش از رسیدن آبله یا ریش پوست آن کندن و سخت بدتر کردن آن . (یادداشت مؤلف ) :
سرمست بزم ساخته چشمت پیاله را
ناسور کرده شور لبت داغ لاله را.
سرمست بزم ساخته چشمت پیاله را
ناسور کرده شور لبت داغ لاله را.