ناز خریدن
لغتنامه دهخدا
ناز خریدن . [ خ َدَ ] (مص مرکب ) غم خوردن . تیمار داشتن :
یتیم ار بگرید که نازش خرد؟
وگر خشم گیرد که بارش برد؟
|| تحمل ناز کردن . ناز کشیدن . رجوع به ناز شود.
یتیم ار بگرید که نازش خرد؟
وگر خشم گیرد که بارش برد؟
|| تحمل ناز کردن . ناز کشیدن . رجوع به ناز شود.