ناانصافی
لغتنامه دهخدا
ناانصافی . [ اِ ] (حامص مرکب ) بی دادی وبی انصافی و ظلم و ستم . (ناظم الاطباء) : این مفسدت و ناانصافی را به عیوق رسانید و بکلی کار مملکت و ولایت داری به زیان برد. (تاریخ غازانی ص 247).
حافظ از مشرب قسمت گله ناانصافیست
طبع چون آب و غزلهای روان ما را بس .
در دیاری که توئی بودنم آنجا کافیست
آرزوهای دگر غایت ناانصافیست .
حافظ از مشرب قسمت گله ناانصافیست
طبع چون آب و غزلهای روان ما را بس .
در دیاری که توئی بودنم آنجا کافیست
آرزوهای دگر غایت ناانصافیست .