مکاری
لغتنامه دهخدا
مکاری . [ م َک ْ کا ] (حامص ) مکر و حیله گری و فریبندگی . (ناظم الاطباء). حالت و چگونگی مکار. گربزی :
وز شوی نهان به غدر و مکاری
در جام شراب زهر بگسارد.
و رجوع به مکار شود.
وز شوی نهان به غدر و مکاری
در جام شراب زهر بگسارد.
و رجوع به مکار شود.