مؤمن
لغتنامه دهخدا
مؤمن .[ م ُءْ م ِ ] (اِخ ) اصفهانی . خلف آقا حاجی اصفهانی از گویندگان قرن یازدهم هجری بود. بیت زیر از اوست :
مانند شعله برزده دامان گذشت و رفت
گرم از برم چنانکه به دل اضطراب سوخت .
مانند شعله برزده دامان گذشت و رفت
گرم از برم چنانکه به دل اضطراب سوخت .