مهند
لغتنامه دهخدا
مهند. [م ُ هََ ن ْ ن َ ] (ع ص ) شمشیر که از آهن هندی زده باشند. (منتهی الارب ). هندوانی . شمشیر هندی :
چون علوی و حسینی است ستوده
دو طرف او چنان دو حد مهند.
حاجب بارت سپهداری که در میدان چرخ
حزم را پیوسته با تیغ مهند میرود.
چون علوی و حسینی است ستوده
دو طرف او چنان دو حد مهند.
حاجب بارت سپهداری که در میدان چرخ
حزم را پیوسته با تیغ مهند میرود.