مهزادلغتنامه دهخدامهزاد. [ م ِ ] (ن مف مرکب ) مهزاده . شاهزاده . زاده ٔ مه . مهترزاده . بزرگ زاده : گل را نتوان بباد دادن مهزاد به دیوزاد دادن . نظامی .و رجوع به ماده ٔ بعد شود.