مهرساز
لغتنامه دهخدا
مهرساز. [ م ِ ] (نف مرکب ) مهرانگیز. مهرورز. برانگیزنده ٔ محبت و مهر :
هم از بهر مهراب و سیندخت باز
هم از بهر رودابه ٔ مهرساز.
هریک از چهره عالم افروزی
مهرسازی ومهربان سوزی .
هم از بهر مهراب و سیندخت باز
هم از بهر رودابه ٔ مهرساز.
هریک از چهره عالم افروزی
مهرسازی ومهربان سوزی .