ملیقلغتنامه دهخداملیق . [ ] (ع اِ) سیاهی با لیقه که در دوات اندازند : مگرملیق دواتت شود در این سوداهمی بپیچد بر خویش زلف حورالعین . کمال اسماعیل .رجوع به مدخل بعد شود.