ملوح
لغتنامه دهخدا
ملوح . [ م ِل ْ وَ ] (ع اِ) مخفف مِلواح :
گرم رو در راه عشق و با خرد صحبت مجوی
کنگ اگر خواهی که گیری ملوح از شاهین مکن .
رجوع به ملواح شود.
گرم رو در راه عشق و با خرد صحبت مجوی
کنگ اگر خواهی که گیری ملوح از شاهین مکن .
رجوع به ملواح شود.