ملایک
لغتنامه دهخدا
ملایک . [ م َ ی ِ ] (ع اِ) ج ِ مَلَک و مَلْأک . فرشتگان . ملائک :
به دشتی رسیدم بمانند دریا
که کس جز ملایک ندیدیش معبر.
چون به شاهین قضا انصاف سنجی گاه حکم
جبرئیل از سدره گوید با ملایک در ملا.
ای شیاطین را ز توشکر و ملایک را گله
دوستان را کوه انده دشمنان را یار غار.
لشکرت را آیت «نصرمن اﷲ» رایت است
رایتت را از ملوک و از ملایک لشکر است .
وز ملایک نعره ها برخاست کآنک بر زمین
شاه ، بند «باقلانی » بست ما بند قبا.
ستر کواکب قدمش می درید
سفت ملایک علمش می کشید.
گهی برج کواکب می بریدم
گهی سترملایک می دریدم .
از ملایک بوده شیطانی شوی
ز اهرمن گردی و هامانی شوی .
ملک را سلطان و مالک آمد او
مرد مسجود و ملایک آمد او.
شیاطین را نشیبش بگسلد پی
ملایک را نهیبش بفگند پر.
نگویم دد و دام و مور و سمک
که فوج ملایک بر اوج فلک .
چون برترین مقام ملایک بر آسمان
چندین به دست دیو زبونی چرا کنیم .
آفتاب است آن پری رخ یا ملایک یا بشر
قامت است آن یا قیامت یا الف یا نیشکر.
سعدیا عشق نیامیزد و شهوت با هم
پیش تسبیح ملایک نرود هیچ رجیم .
با ملایک پس ازآن صومعه قدسی را
گرد برگشتم و نیکو نظری کردم و رفت .
دوش دیدم که ملایک در میخانه زدند
گل آدم بسرشتند و به پیمانه زدند.
و رجوع به ملائک شود.
به دشتی رسیدم بمانند دریا
که کس جز ملایک ندیدیش معبر.
چون به شاهین قضا انصاف سنجی گاه حکم
جبرئیل از سدره گوید با ملایک در ملا.
ای شیاطین را ز توشکر و ملایک را گله
دوستان را کوه انده دشمنان را یار غار.
لشکرت را آیت «نصرمن اﷲ» رایت است
رایتت را از ملوک و از ملایک لشکر است .
وز ملایک نعره ها برخاست کآنک بر زمین
شاه ، بند «باقلانی » بست ما بند قبا.
ستر کواکب قدمش می درید
سفت ملایک علمش می کشید.
گهی برج کواکب می بریدم
گهی سترملایک می دریدم .
از ملایک بوده شیطانی شوی
ز اهرمن گردی و هامانی شوی .
ملک را سلطان و مالک آمد او
مرد مسجود و ملایک آمد او.
شیاطین را نشیبش بگسلد پی
ملایک را نهیبش بفگند پر.
نگویم دد و دام و مور و سمک
که فوج ملایک بر اوج فلک .
چون برترین مقام ملایک بر آسمان
چندین به دست دیو زبونی چرا کنیم .
آفتاب است آن پری رخ یا ملایک یا بشر
قامت است آن یا قیامت یا الف یا نیشکر.
سعدیا عشق نیامیزد و شهوت با هم
پیش تسبیح ملایک نرود هیچ رجیم .
با ملایک پس ازآن صومعه قدسی را
گرد برگشتم و نیکو نظری کردم و رفت .
دوش دیدم که ملایک در میخانه زدند
گل آدم بسرشتند و به پیمانه زدند.
و رجوع به ملائک شود.