معتکف وار
لغتنامه دهخدا
معتکف وار. [ م ُ ت َ ک ِ ] (ق مرکب ) همچون معتکف . مانند معتکفان :
سالها شد تا دل جانپاش ازرق پوش من
معتکف وار اندرآن زلف سیه دارد وطن .
و رجوع به معتکف شود.
سالها شد تا دل جانپاش ازرق پوش من
معتکف وار اندرآن زلف سیه دارد وطن .
و رجوع به معتکف شود.