26 فرهنگ

مستجز

لغت‌نامه دهخدا

مستجز. [ م ُ ت َ ج ِزز ] (ع ص ) نعت فاعلی از مصدر استجزاز. گندم که به درو رسد. (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). رجوع به استجزاز شود.