26 فرهنگ

مرئی

لغت‌نامه دهخدا

مرئی . [ م َ ئی ی ] (ع اِ) انسانیت . مردی . (ناظم الاطباء). رجوع به مرء شود. || (ص نسبی ) منسوب به امروءالقیس نام امروءالقیس بن حجر که نسبت بدان مرقسی است . (یادداشت مؤلف ).