محلبلغتنامه دهخدامحلب . [ م َ ل َ ] (ع اِ) انگبین . (منتهی الارب ). عسل و انگبین . (ناظم الاطباء). || محل دوشیدن شیر : تو هنوز از خارج آن را طالبی محلبی از دیگران چون حالبی .مولوی (مثنوی ، دفتر پنجم ص 96).