مبارک
لغتنامه دهخدا
مبارک . [ م ُ رَ ] (اِخ ) ابن مبارک بن مبارک .مکنی به ابوطالب وی مردی فقیه شافعی و فاضل و زاهد و پرهیزگار بود، و در حسن خط خاصه در قلم ثلث همانندنداشت . در نهم صفر سال 585 هَ .ق . درگذشت . (از معجم الادباء ج 17 ص 56-57). رجوع به غزالی نامه ص 139 شود.