ماروسپند
لغتنامه دهخدا
ماروسپند. [ پ َ ] (اِخ ) نام یکی از مشاوران و مصلحت اندیشان خسروپرویز. (از فهرست ولف ) :
بباشد به آرام ماروسپند
نباید که آرند بروی گزند.
وزان شهر تا خان ماروسپند
که بود اندر آن شهریار بلند.
بباشد به آرام ماروسپند
نباید که آرند بروی گزند.
وزان شهر تا خان ماروسپند
که بود اندر آن شهریار بلند.