لیچار
لغتنامه دهخدا
لیچار. (اِ) ریچار که مطلق مربا باشد عموماً و مربائی را که از دوشاب سازند خصوصاً و آنچه از شیر و دوغ و ماست بپزند به هر نحو که باشد. (برهان ). لیچال :
یکی غرم بریان و نان از برش
نمکدان لیچار گرد اندرش .
ترش دیدم جهانی رامن از ترس
از آن دوشاب چون لیچار گشتم .
یکی غرم بریان و نان از برش
نمکدان لیچار گرد اندرش .
ترش دیدم جهانی رامن از ترس
از آن دوشاب چون لیچار گشتم .