لکنتی
لغتنامه دهخدا
لکنتی . [ ل ُ ن َ ] (اِخ ) ملا حیدر. از شعرای هندوستان بود و در آغاز روانی تخلص میکرد، ولی به سبب لکنتی که در زبان داشت این تخلص برگزید. این بیت او راست :
ترک چشم او ز مستی هرچه با من راز گفت
غمزه ٔ غماز با آن شوخ یک یک بازگفت .
ترک چشم او ز مستی هرچه با من راز گفت
غمزه ٔ غماز با آن شوخ یک یک بازگفت .