26 فرهنگ

لومة

لغت‌نامه دهخدا

لومة. [ م َ ] (ع ص ) رجل ٌلومة؛ مرد نکوهیده . || (اِمص ) «لی فیه لومة»؛ مرا در آن درنگی و نگرانی است . (منتهی الارب ).