لقب کردن
لغتنامه دهخدا
لقب کردن . [ ل َ ق َ ک َ دَ ] (مص مرکب ) لقب دادن . لقب نهادن :
کی شود زندان تاری مر ترا بستان خوش
گرچه زندان را به دستانها کنی بستان لقب .
جامه پشمین از برای کد کند
بومسیلم را لقب احمد کند.
کی شود زندان تاری مر ترا بستان خوش
گرچه زندان را به دستانها کنی بستان لقب .
جامه پشمین از برای کد کند
بومسیلم را لقب احمد کند.