لقب تاش
لغتنامه دهخدا
لقب تاش . [ ل َ ق َ ] (ص مرکب ، اِ مرکب ) هم لقب . لقیب :
ای آنکه لقب تاش ثاقب تو
هر شب ز فلک اهرمن رماند.
سخن لقب تاش عیسی است ،یعنی کلمه ای است که قالب قلب را روح می بخشد. (لباب الالباب عوفی ).
ای آنکه لقب تاش ثاقب تو
هر شب ز فلک اهرمن رماند.
سخن لقب تاش عیسی است ،یعنی کلمه ای است که قالب قلب را روح می بخشد. (لباب الالباب عوفی ).