26 فرهنگ
همه
دیکشنری
مترادف
طیفی
آزاد
+
همه
دقیق
مشابه
آوا
متن
آغاز
قافیه
قونسل
لغتنامه دهخدا
قونسل .
[ قُن ْ س ُ ] (معرب ، اِ) قونسول . قنصل . معرب کنسول . رجوع به کنسول شود.