قلم زن
لغتنامه دهخدا
قلم زن . [ ق َ ل َ زَ ] (نف مرکب ) قلم دست . (آنندراج ). اشاره به نویسنده باشد. (برهان ) :
قلم زن که بد کرد با زیردست
قلم بهتراو را به شمشیر، دست .
|| به معنی مصور نیز آمده . (غیاث اللغات از سراج ).
قلم زن که بد کرد با زیردست
قلم بهتراو را به شمشیر، دست .
|| به معنی مصور نیز آمده . (غیاث اللغات از سراج ).