26 فرهنگ

ترجمه مقاله

قرشع

لغت‌نامه دهخدا

قرشع. [ ق ِ ش ِ ] (ع اِ) کرمی که در سینه و گلو محسوس گردد. || چیز نمک مانندی است سپید که از اندام مردم برآید. (منتهی الارب ).