25 فرهنگ

قرث

لغت‌نامه دهخدا

قرث .[ ق َ ] (ع اِ) کوزه ٔ کوچک . (اقرب الموارد) (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). || (مص ) در مشقت انداختن . || رنج بردن . || کسب کردن .(اقرب الموارد) (منتهی الارب ). رجوع به قَرَث شود.