قترة
لغتنامه دهخدا
قترة. [ ق ُ رَ ] (ع اِ) کازه ٔ صیاد. (منتهی الارب ). ناموس صائد و آن چیزی است که مانند خانه آن را بنا کنند تا در آن برای شکار پنهان شوند و بعضی از عامه آن را یقلوم خوانند. (اقرب الموارد). || توده ٔ پشک . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). || توده ٔ سنگریزه ها. (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). ج ، قُتُر. (اقرب الموارد). و ازهری گوید: میترسم این کلمه تصحیف باشد و صواب آن قمزه است . || روزن پنجره . || سوراخ تنور. || حلقه ٔ زره . (از اقرب الموارد).