قتات
لغتنامه دهخدا
قتات . [ ق َت ْ تا ] (ع ص ) رجل ٌ قَتّات ؛ مرد سخن چین . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (اقرب الموارد). در حدیث است : لایدخل الجنة قتات ؛ ای نمام . (منتهی الارب ) (آنندراج ). || مرد سخن دزد نمامی کند یا نکند. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (اقرب الموارد). || فروشنده ٔ یونجه . (از اقرب الموارد).