قاچارباشی
لغتنامه دهخدا
قاچارباشی . (اِخ ) به موجب نقل شاهنامه نام شهری است در ترکستان . (فرهنگ شاهنامه ). فردوسی در لشکرکشی سیاوش به ترکستان گوید :
چنین تا به قاچارباشی براند
فرود آمد آنجا و چندی بماند.
و در رفتن به توران گوید :
چو بشنید گفتار آن انجمن
بپیچید بینا دل پیلتن
سران را ز لشکر سراسر بخواند
سپس سوی قاچارباشی براند.
به قاچارباشی فرود آمدند
نشستند و یک باره دم برزدند.
چنین تا به قاچارباشی براند
فرود آمد آنجا و چندی بماند.
و در رفتن به توران گوید :
چو بشنید گفتار آن انجمن
بپیچید بینا دل پیلتن
سران را ز لشکر سراسر بخواند
سپس سوی قاچارباشی براند.
به قاچارباشی فرود آمدند
نشستند و یک باره دم برزدند.