قانت
لغتنامه دهخدا
قانت . [ ن ِ ] (ع ص ) فرمانبردار. (مهذب الاسماء) (ناظم الاطباء). فرمان برنده . (آنندراج ). || دعاخواننده در نماز. (آنندراج ) :
پیش تو آن سنگریزه ساکت است
پیش احمد بس فصیح و قانت است .
پیش تو آن سنگریزه ساکت است
پیش احمد بس فصیح و قانت است .