قاف به قاف
لغتنامه دهخدا
قاف به قاف . [ ب ِ ] (ق مرکب ) کران تا کران :
روی گیتی پر از سلف شد و لاف
همه زرق است و شید قاف به قاف .
گرم این است رفته قاف به قاف
بی سؤال و جواب و منت و لاف .
روی گیتی پر از سلف شد و لاف
همه زرق است و شید قاف به قاف .
گرم این است رفته قاف به قاف
بی سؤال و جواب و منت و لاف .