قاضی احمد غفاری
لغتنامه دهخدا
قاضی احمد غفاری . [ اَ م َ دِ غ ِ ] (اِخ ) ابن محمد. شاعری است . زیاده از این شعری از او مسموع نشد:
پس از عمری نشیند گر دمی پیش من آن بدخو
ببینم در رخش ترسم مبادا زود برخیزد.
او راست تاریخ جهان آرا که برای شاه طهماسب تألیف کرده ، وآن را تا سال 973 هَ . ق . رسانیده است . (کشف الظنون چ 1943 م . ج 1 ستون 622). و نیز در حرف نون گوید: نگارستان تألیف احمدبن محمد غفار قزوینی غفاری است . (کشف الظنون ج 2 ستون 1976). و اسماعیل پاشا گوید: احمدبن محمدبن عبدالغفار قزوینی غفاری صاحب نگارستان در970 درگذشته است . (هدیة العارفین ج 1 ص 145). و رجوع به احمد غفاری و احمدبن محمد غفاری شود.
پس از عمری نشیند گر دمی پیش من آن بدخو
ببینم در رخش ترسم مبادا زود برخیزد.
او راست تاریخ جهان آرا که برای شاه طهماسب تألیف کرده ، وآن را تا سال 973 هَ . ق . رسانیده است . (کشف الظنون چ 1943 م . ج 1 ستون 622). و نیز در حرف نون گوید: نگارستان تألیف احمدبن محمد غفار قزوینی غفاری است . (کشف الظنون ج 2 ستون 1976). و اسماعیل پاشا گوید: احمدبن محمدبن عبدالغفار قزوینی غفاری صاحب نگارستان در970 درگذشته است . (هدیة العارفین ج 1 ص 145). و رجوع به احمد غفاری و احمدبن محمد غفاری شود.