فلنج
لغتنامه دهخدا
فلنج . [ ف َ ل َ / ف َن َ ] (اِ) حلقه ٔ در و قفل در. (یادداشت مؤلف ). این کلمه بصورت «فلج ». «فلخ »، «زفلج » در نسخ فرهنگ اسدی ضبط شده است و صورت صحیح آن معلوم نشد :
در به فلنج کرده بودم استوار
وز کلیدانه فروهشته مدنگ .
رجوع به فلج شود.
در به فلنج کرده بودم استوار
وز کلیدانه فروهشته مدنگ .
رجوع به فلج شود.