فرسدنی
لغتنامه دهخدا
فرسدنی . [ ف َ س ُ دَ ] (ص لیاقت ) فرسودنی . (از فرهنگ اسدی نخجوانی ). آنچه طبیعةً قابل فرسوده شدن باشد و به تدریج از میان رود :
نه به آخر همی بفرساید؟
هرکه انجام راست فرسدنی است .
نه به آخر همی بفرساید؟
هرکه انجام راست فرسدنی است .