فراخ قدم
لغتنامه دهخدا
فراخ قدم . [ ف َ ق َ دَ ] (ص مرکب ) آن که گامهای بلند و فراخ بردارد :
به هیچ جا نرسد رهرو فراخ قدم
جز آن فراخ قدم که ش دو عالم است دو گام .
فراخ گام . رجوع به فراخ گام شود.
به هیچ جا نرسد رهرو فراخ قدم
جز آن فراخ قدم که ش دو عالم است دو گام .
فراخ گام . رجوع به فراخ گام شود.