فدفد
لغتنامه دهخدا
فدفد. [ ف َ ف َ ] (ع اِ) دشت . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد) :
به وقت رفتن و طی کردن مسالک ملک
هواش فدفد و دریا سراب و کُه صحراست .
|| جای سخت و درشت و بلند. || زمین برابر و هموار. (منتهی الارب ) (اقرب الموارد).
به وقت رفتن و طی کردن مسالک ملک
هواش فدفد و دریا سراب و کُه صحراست .
|| جای سخت و درشت و بلند. || زمین برابر و هموار. (منتهی الارب ) (اقرب الموارد).