فاخته مهر
لغتنامه دهخدا
فاخته مهر. [ ت َ / ت ِ م ِ ] (ص مرکب ) کسی که مانند فاخته بی مهر باشد :
تا فاخته مهری تو و طاووس کرشمه
عشق تو چو باز است و دل من چو کبوتر.
رجوع به فاخته شود.
تا فاخته مهری تو و طاووس کرشمه
عشق تو چو باز است و دل من چو کبوتر.
رجوع به فاخته شود.