عناکب
لغتنامه دهخدا
عناکب . [ع َ ک ِ ] (ع اِ) ج ِ عنکبوت . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (اقرب الموارد) (المنجد) :
مقام غوانی گرفته نوایح
بساط عنادل سپرده عناکب .
رجوع به عنکبوت شود. || ج ِ عَنکَب ، عَنکبة، عَنکَباة وعَکنَباة. (المنجد). رجوع به عنکب ، عنکبة، عنکباة وعکنباة شود.
مقام غوانی گرفته نوایح
بساط عنادل سپرده عناکب .
رجوع به عنکبوت شود. || ج ِ عَنکَب ، عَنکبة، عَنکَباة وعَکنَباة. (المنجد). رجوع به عنکب ، عنکبة، عنکباة وعکنباة شود.