عنان برپیچیدن
لغتنامه دهخدا
عنان برپیچیدن . [ ع ِ ب َ دَ ] (مص مرکب ) رو برتافتن . روی گردانیدن . پشت کردن :
بخندید و گفتا عنان برمپیچ
که سلطان عنان برنپیچد ز هیچ .
مغیلان چیست تا حاجی عنان از کعبه برپیچد
خسک در راه مشتاقان بساط پرنیان باشد.
اگر صلح خواهد عدو سر مپیچ
وگر جنگ جوید عنان برمپیچ .
بخندید و گفتا عنان برمپیچ
که سلطان عنان برنپیچد ز هیچ .
مغیلان چیست تا حاجی عنان از کعبه برپیچد
خسک در راه مشتاقان بساط پرنیان باشد.
اگر صلح خواهد عدو سر مپیچ
وگر جنگ جوید عنان برمپیچ .