26 فرهنگ

ترجمه مقاله

علی بهادر

لغت‌نامه دهخدا

علی بهادر. [ ع َ ی ِ ب َ دُ ] (اِخ ) (شیخ ...) وی ازامرای دلیر امیرتیمور گورکانی بود. و با امیرتیمور در هنگام لشکرکشی به خراسان همراه بود و امیرتیمور او را مأمور حفظ قلعه ٔ قهقهه کرد. و در سال 789 هَ .ق . وی به اتفاق چند تن دیگر از امرا از جانب امیرتیمور مأمور دفع توقتمش خان پادشاه دشت قبچاق شد. و درسال 795 هَ . ق . در جنگی که بین او و برخی از راهزنان کوهستانهای کردستان روی داد، به ضرب کاردی به قتل رسید. (از حبیب السیر چ خیام ج 3 ص 433، 440 و 454).