عطاردمنش
لغتنامه دهخدا
عطاردمنش . [ ع ُ رِ م َ ن ِ ] (ص مرکب ) کنایه از ذکی و تیزطبع است . (از آنندراج ). زیرک و بافراست و تیزفهم . (ناظم الاطباء) :
دبیر عطاردمنش را نشاند
که بر مشتری زهره داند فشاند.
دبیر عطاردمنش را نشاند
که بر مشتری زهره داند فشاند.