عطاده
لغتنامه دهخدا
عطاده . [ ع َ دِه ْ ] (نف مرکب ) عطادهنده . بخشنده ٔ عطا :
از عطای کف عطاده تو
یک جهان شاکرند و تو مشکور.
بجای کف سخاگسترو عطاده او
سحاب سفله بود کان بخیل و بحر لئیم .
پیش کف عطاده تو محیط
همچو پیش محیط جوی رود.
از عطای کف عطاده تو
یک جهان شاکرند و تو مشکور.
بجای کف سخاگسترو عطاده او
سحاب سفله بود کان بخیل و بحر لئیم .
پیش کف عطاده تو محیط
همچو پیش محیط جوی رود.