عبدالرحمان
لغتنامه دهخدا
عبدالرحمان . [ ع َ دُرْ رَ ] (اِخ ) ابن حسل الجمحی . شاعر هجاگوی و صحابی بود اصل او از یمن و مولد او مکه است . و در فتح دمشق حاضر بود. وی عثمان بن عفان را در زمان خلافتش هجا گفت . و بدان جهت او را در خیبر زندانی کرد. سپس با وساطت حضرت علی (ع ) آزاد شد. وی در رکاب علی (ع ) در جنگ جمل و صفین حاضر بود، و در صفین به قتل رسید. (از الاعلام زرکلی ).