طربگاه
لغتنامه دهخدا
طربگاه . [ طَ رَ ] (اِ مرکب ) طربخانه . طرب سرای . محل شادی . جایگاه طرب :
خویشتن را زتنگنای دلم
به طربگاه دل براندازد.
گوش مخالفش به طربگاه عافیت
مغز فغان شنیده ز نی های استخوان .
خویشتن را زتنگنای دلم
به طربگاه دل براندازد.
گوش مخالفش به طربگاه عافیت
مغز فغان شنیده ز نی های استخوان .